جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اشعاری زیبا از سید جزوعی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

و براستی در این مورد، چه زیبا سروده «سیّد جزوعی» آنجا که می‏گوید:

وَ اَتَتْ فاطِمُ تُطالِبُ بِالارْثِ++

مِنَ الْمُصْطَفی فَما وَرَثاها

لَیْتَ شِعْرِی لِمَ خالَقا سُنَنَ++

الْقُرآنِ فِیها وَاللَّه قَدْ اَبْداها

نُسِخِتْ آیَةُ الْمَوارِیثِ مِنْها++

اَمْ هُما بَعْدَ فَرْضِها بَدَلاها؟

اَمْ تَری آیَةَ الْمَوَدَّةِ لَمْ++

تَأتِ بِوُدُّ الزَّهْراء فِی قُرْباها

ثُمَّ قالا اَبُوک جاءَ بِهذا++

حُجَّةُ مِنْ عِنادِهِمْ نَصَباها

قالا لِلْاَنْبِیاء حُکْمٌ بِاَنْ لا++

یُورِثُوا فِی الْقَدِیم وَ انْتَهَراها

اَفَبِنْتِ النّبِیِّ لَمْ تَدْرِ انْ کا++

نَ نَبِیُّ الْهُدی بِذلِکَ فاها

بِضْعَةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ خالَفَتْ ما++

قالَ حاشا مَوْلاتِنا حاشاها

سَمِعَتْهُ یَقُولُ ذاکَ وَ جائتْ++

تَطْلُبُ الاِرْثَ ضِلَّةً وَسَفاها

هِیَ کانَتْ لِلَّه اَتْقی وَ کانَتْ++

اَفْضَلُ الْخَلْقِ عِفَّةً وَ نَزاها

سَلْ بِاِبْطالِ قَوْلِهِمْ سُورَةَ النَّمْلِ++

وَ سَلْ مَرْیَمَ الَّتِی قَبْلَ طه

فِیهِما یَنْبَآنِ عَنْ اِرْثِ یَحْیی++

وَ سُلَیْمان مَنْ اَرادَ اِنْتِباها

فَدَعَتْ وَاشْتَکَتْ اِلَی اللَّه مِنْ ذا++

کَ وَفاضَتْ بِدَمْعِها مُقْلَتاها

ثُمَّ قالَتْ فَنِحْلَة مِنْ وا++

لِدَیَّ الْمُصْطَفی وَ لَمْ یَتَخَلاها

فَاَقامَتْ بِها بِشُهُودٍ فَقالُوا++

بَعْلَها شاهِدٌ لَها وَ ابْناها

لَمْ یُجِیزُوا شَهادَةِ اِبْنَیْ رسُولِ++

اللَّه هادِی الاَنامِ اِذْ ناصَباها

لَمْ یَکُنْ صادِقاً عَلِیٌّ وَلافا++

طِمَةُ عِنْدَهُمْ وَ لا وَلَداها

اَهْلُ بَیْتٍ لَمْ یَعْرِفُوا سُنَنَ الْجَوْرِ++

اِلْتِباساً عَلَیْهِم وَ اشْتَباها

کان اَتْقَی اللَّهَ مِنْهُمْ عَتِیقٌ++

قَبُحَ الْقائلُ الْمَحالِ وَ شاها

جَرَعاها مِنْ بَعْدِ والِدِها++

الْغَیْظَ مِراراً فَبِئْسَ ماجَرَعاها

لَیْتَ شِعرِی ما کانَ ضَرَّهُما++

حَفِظا لِعَمهَدِ النَّبِیّ لَوْ حَفَظاها

کانَ اِکْرامُ خاتَمِ الرُّسُلِ الْها++

دِی الْبَشِیرِ النَّذِیر لَوْ اَکْرَماها

وَ لَکانَ الْجَمیلُ أنْ یُعْطِیاها++

فَدَکاً لا الْجَمِیلُ أنْ یَقْطَعاها

اَتَریَ الْمُسْلِمِینَ کانُوا یَلُومُو++

نَهُما فِی الْعطاءِ لَوْ اَعْطَیاها

کانَ تحْتَ الْخَضْراءِ بِنْتُ نَبِیٍّ++

صادِقٌ ناطِقٌ اَمِینٌ سَواها؟

بِنْتُ مَنْ؟ اُمُّ مَنْ؟ حَلِیلَةُ مَنْ؟++

وَیْلٌ لِمَنْ سَنَّ ظُلْمَها وَ آذاها

یعنی: «فاطمه (س) برای طلب کردن ارث خود که از رسول خدا (ص) باقی مانده بود، نزد آن دو نفر آمد، ولی آنها ارث او را ندادند.

ای کاش می‏دانستم که چرا آن دو نفر با سنّتهای قرآن مخالفت کردند با اینکه قرآن سنّت‏های ارث را آشکار کرده بود؟

آیا آیات ارث قرآن، منسوخ شده بود؟، یا آن دو نفر پس از فریضه شدن قوانین ارث، آن را تبدیل کردند؟!

یا آنکه آیه‏ی مودّت (23 شوری) در مورد دوستی زهرا (س) و خویشانش نازل نشده بود؟!

سپس گفتند: پدرت چنین گفته (که ما ارث نمی‏گذاریم) و از روی عناد این چنین حجّت (جعلی) نصب کردند.

و گفتند: از قدیم ثابت است که پیامبران ارث نمی‏گذارند، از این رو فاطمه (س) را از ارث منع کردند.

آیا اگر پیامبر (ص) چنین سخنی گفته بود، دخترش از آن اطّلاع نداشت؟!

فاطمه (س) پاره‏ی تن پیامبر (ص) و تنها یادگار او بود، آیا او با سخن پدرش مخالفت کرد؟ نه هرگز، و نه هرگز که سیّده‏ی ما با قول پیامبر مخالفت کند؟

اگر فاطمه (س) از پدرش چنین سخنی شنیده بود (که ما ارث نمی‏گذاریم) آیا در عین حال از روی نادانی و گمراهی می‏آمد و مطالبه ارث می‏کرد؟

حاشا که فاطمه (س) چنین باشد، او در پیشگاه خدا از همه‏ی انسانها پرهیزکارتر، بهتر، پاکدامنتر و پیراسته‏تر بود.

برای بطلان قول آنها، سوره‏ی نمل و سوره‏ی مریم که قبل از سوره‏ی طه می‏باشد، را بررسی کن.

در این دو سوره، از ارث بردن یحیی و سلیمان، سخن به میان آمده است، هر کس می‏خواهد صدق فاطمه (س) را دریابد به این سوره‏ها مراجعه کند.

پس از آنکه به دادخواهی فاطمه توجّه نکردند، او شکایتش را نزد خدا برد، و اشک از چشمانش سرازیر شد.

سپس فرمود: فدک، نِحْلَه (بخشوده شده‏ی) پدرم محمّد مصطفی (ص) است ولی فدک را به او ندادند.

فاطمه (س) برای اثبات حق خود، شهود آورد، ولی آنها گفتند: گواهان، شوهر و فرزندانش می‏باشند (و قبول نیست).

گواهی دو فرزند رسول خدا (ص) را کافی ندانستند، آن رسولی که، هدایت‏کننده مردم است، و با فرزندان رسول خدا (ص) دشمنی کردند.

علی (ع) و فاطمه و فرزندانش، هیچکدام نزد آنها راستگو نبودند.

آیا خانواده‏ای که با سنّتهای جور میانه نداشتند، امر بر آنها اشتباه می‏شود؟

آیا تقوای عتیق (ابوبکر) از این خانواده بیشتر است؟، قبیح باد آن کسی که چنین حرف محال را با زبان می‏آورد.

جرعه‏های اندوه و تلخی رنج را به فاطمه، بعد از پدرش، نوشانیدند، و براستی چه جرعه‏هائی نوشانیدند!!

ای کاش می‏دانستم که اگر آنها عهد پیامبر (ص) را درباره‏ی احترام فاطمه (س) حفظ و مراعات می‏کردند، چه زیانی برای آنها داشت؟

با توجه به اینکه احترام به فاطمه (س)، احترام به پیامبر هادی بشارت‏دهنده و انذارکننده بود.

و بسیار نیک بود که فدک را به فاطمه (س) می‏دادند، نه اینکه قطع و منع فدک از او، کار نیک بود.

آیا آن دو نفر اگر فدک را به فاطمه (س) می‏دادند، مسلمانان آنها را سرزنش می‏کردند؟

آیا در زیر آسمان کبود، از پیامبر راستگو و امین، غیر از فاطمه (س)، یادگار

دیگری باقی مانده بود؟

آن هم دختر چه کسی؟ مادر چه کسی؟ همسر چه کسی؟ وای بر آنانکه ظلم و آزار بر او روا داشتند.